عشق مامان و باباش

سجاد و مامانش دوتایی وقتی سجاد یک ماهش شد رفتن تهران خونه مامان سعیده بابا امیرم اربعین رفت کربلا اینم عکسای خونه مامان سعیده ...

چند تا عکس از پسرک اولین خنده آقا سجاد انواع مدل خوابیدن نظر یادتون نره ...

پسر خوشگلم شما ٦ روزگی زردی گرفتی و ما شما رو به بیمارستان بنت الهدی بردیم شب عاشورا بود پسرم دکتر گفت شما باید بستری بشی خدا میدونه چی کشیدم و چقدر گریه کردم خدا همه کوچولوهای مریض و شفا بده آمییییییییییین ...

الهی مامان قربونت بشه خوشگلم ...

و بازم خاله کوچولو ...

هورررررررااااااااا سجاد مامان در روز پنجشنبه 16 آبان 1392 و مصادف با سوم محرم ساعت 9و 30 دقیقه در بیمارستان بنت الهدی مشهد با وزن 3400 بدنیا اومد قربونش برم عکس پسرم در بیمارستان ...

فرا رسیدن محرم و اندوه آل طاها تسلیت باد   لباس محرم گل پسر ...

بله پسر مامان عمو محسن اینا که منتظر نی نی دومشون بودن امروز فهمیدن پسره وهمبازی شما آخ جوووووووون هوراااااااااااااا ...

پسر مامان امروز خیلی بارون میومد صبح زود از خواب بیدار شدیم و به پیشنهاد بابایی رفتیم بیرون صبحانه خوردیم اما از سرما یخ زدیم و بعدش با بابایی رفتیم سونوگرافی فکر کنم این آخرین سونو بود و الحمدالله شما سالم بودی و سن شما 38 هفته و 3 روز بود پسر قشنگم زودی بیا ما منتظرتیم ...

سلام پسرم خوبی مامان ؟ بله مامانی بالاخره بابایی از سفر تشریف اوردن  اطلاعات پرواز گفته بود پرواز بابایی ساعت ٣ صبح میشینه، اون شب من با میترا جون خونه مامان جون خوابیدیم آخه عمو محسنم با بابایی رفته بودن خلاصه من و میترا جون هرکاری میکردیم خوابمون نمیبرد و همش منتظر بودیم  تا بالاخره ساعت ٤ بابایی تشریف اوردن و ما رو خوشحال کردن راستی بابایی کلی برای شما سوغاتی آوردن عکساشو میزارم تو ادامه مطلب: پشت شلوار   ایشالا بیای بسلامتی ازشون استفاده کنی خوشگلم دست بابا امیر درد نکنه ...